سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[پیمان] دوستی را نگه دار، گرچه دیگری آن را نگه ندارد . [امام علی علیه السلام]
پاییز 1386 - ادبی، فرهنگی و هنری
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • پارسی یار
  • هرساله بیست و پنجم فروردین ماه تحت عنوان روز عطار نیشابورى نامیده شده و به همین منظور در اقصى نقاط دنیا بخصوص در ایران و در شهر نیشابور مراسم خاصى براى این شاعر بزرگ برگزار مى‌گردد تا اینچنین ضمن بزرگداشت یاد و خاطره عطار مردمان این دیار به خود ببالند که شخصیتى چون عطار از این آب و خاک برخاسته و با مدد جستن از ذوق و قریحه خود و نیز در پرتو تعالیم اسلامى و قرآنى یکى از ناب‌ترین و ماندگارترین آثار ادبى را خلق کرده است. عطار نیشابورى که نام واقعى‌اش فریدالدین ابوحامد مى‌باشد از شعراى اواخر قرن پنجم و اوایل قرن ششم است که داستان شوریدگى‌اش چون اشعارش بسیار نغز و دلکش مى‌باشد. چنانچه نقل است« روزى عطار در دکان خود مشغول به معامله بود کـــه درویشى به آنجا رسید و چند بار با گفتن جمله “چیزى براى خدا بدهید” از عطار کمک خواست ولى او به درویش چیزى نداد. درویش به او گفت:‌”اى خواجه، تو چگونه مى‌خواهى از دنیا بروی؟” عطار گفت: “همان‌گونه که تو از دنیا مى‌روی!” درویش گفت: “تو مانند من مى‌توانى بمیری؟”‌عطار گفت: “بله!” درویش کاسه چوبى خود را زیر سر نهاد و با گفتن کلمه الله از دنیا برفت. عطار چون این را دید، شدیدا متغیر شد و از دکان خارج شد و راه زندگى خود را براى همیشه تغییر داد.”حالا ما کارى نداریم که این داستان درست است یا نه، بلکه به این مطلب اهمیت مى‌دهیم که عطار نیشابورى با در پیش گرفتن راه عرفان و در خدمت اشخاصى چون “شیخ الشیوخ عارف رکن‌الدین اکاف” در شعر و سخن فارسى اثرات بسیار ماندگارى از خود به یادگار گذاشت. آن طور که آثار منظوم و منثور او از بهترین آثار ادبیات ایران و حتى جهان به حساب مى‌آیند. بى‌تردید تاثیرى که عطار بر ادب فارسى و به دنبالش ادبیات جهان داشته یک تاثیر ماندگار و عمیق است. فى‌المثل سخن ساده و گیراى او یادآور این نکته است که براى بیان مقاصد عرفانى بهترین راه همانا آوردن کلام ساده و بى‌پیرایه و خالى از هر گونه تکلف و آرایش است. درست مثل انسانى عاشق سخن گفتن که با کلمات ساده و روان معانى عمیق را بیان مى‌کند. هرچند که عطار دو دسته آثار منظور و منثور دارد که آثارى چون “الهى‌نامه”، “مختارنامه”، “مصیبت‌‌نامه” و غیره را شامل مى‌شود، اما دو اثر گرانقدر او از نظر ارزش ادبى و عرفانى جایگاه خاصى

    دارند؛ چنانچه تذکره‌الاولیاى عطار که به معرفى 96 تن از اولیا، مشایخ و عرفا مى‌پردازد، اثرى درخور ستایش است. ولى سواى آنچه بیان شد “منطق‌الطیر” عطار چیز دیگرى است. آنچه که از شواهد و قرائن بر مى‌آید، منطق الطیر یکى از قدیمى‌ترین آثار سمبلیک یا نمادین جهان است که در آن عطار با استادى هرچه تمام‌تر از زبان پرندگان و به شکل نمادین طریق رسیدن به خدا و حقیقت و گذشتن از هفت مرحله یا وادى دشوار را بیان مى‌کند. پس بر همین مبناست که اغلب مستشرقان هرگاه خواسته‌اند در باب عطار سخن بگویند، وقتى به منطق‌الطیر و داستان بسیار پرمعناى آن رسیده‌اند از تحیر زبان بسته و خود را در مقابل یکى از عظیم‌ترین آثار ماندگار جهان دیده‌اند. حال که سخن به اینجا رسید، ذکر این نکته را لازم مى‌دانیم که ما به عنوان اهالى قلم و کسانى که در باب فرهنگ و ادب این مرز و بوم مطلب مى‌نویسیم تا چه حد توانسته‌ایم اندیشه‌هاى عظیم اشخاصى چون عطار را به همگان بخصوص نسل جوان بشناسانیم؟ آیا جوان این مرز و بوم که به نوعى آینده فرهنگى و ادبى این دیار در دست توانمند او خواهد بود، مى‌تواند شخصیت عظیمى چون عطار را از ابعاد گوناگون مورد تجزیه و تحلیل قراردهد؟ و آیا این جوان با شناختى که از نوابغ سرزمین‌مان همچون عطاردارد، به خود مى‌بالد که از دیار رادمردان بزرگ ادب و عرفان است؟به هرحال بر همگان لازم است که در فرصت‌هاى پیش آمده نسبت به شخصیت‌هاى بزرگ ادبى کشورمان توجه شایان نشان دهند تا بلکه در این رهگذر نسل آینده ساز کشورمان با دریایى ازدانسته‌ها و دستاوردهاى گذشتگان به فرداى روشن خود نگاه کند.



    اکبر ::: جمعه 86/9/16::: ساعت 12:2 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    اولین روزهاى اردیبشهت ماه هرکس به عنوان یک مسافر جویاى دیدن زیبایى‌ها پاى در شهر شیراز بگذارد، براى لحظاتى هم شده حیرت و هیجان سرتاپاى وجودش را فرا مى‌گیرد. زیرا او خود را داخل شهرى مى‌بیند که بى‌اغراق سیمایى شبیه بهشت روى زمین دارد. پس بنا به گفته بسیارى افراد، شیراز در اردیبهشت ماه آنچنان زیبایى و جاودانگى دارد که در نوع خودش بى‌نظیر است.

    حال با توجه به آنچه بیان شد، روشن است که در چنین روزهایى و در میان شکوفا شدن گل‌هاى رنگارنگ، یک نفر به نام “مصلح بن عبدالله بن شرف الدین شیرازی” ملقب به “ملک الکلام” و “افصح المتکلمین” یا همان سعدى شیرازى خودمان، در سن پنجاه سالگى و بعد از کسب تجارب بسیار و به دست آوردن علوم و معارف اسلامى دست به نگارش کتابى چون گلستان بزند و یادگارى بس عظیم و بزرگ را از خود به جا بگذارد.

    سعدى شیرازى که در قرن هفتم هجرى مى‌زیسته از بزرگترین شاعران و نویسندگان بزرگ زبان فارسى است که هرجا از وى سخن به میان مى‌آید، او را

    در زمره پنج شاعر بزرگ ایران زمین و هم ردیف بزرگانى چون فردوسی، مولوی، نظامى و حافظ به شمار مى‌آورند و الحق هم این لقب و بزرگ بودن شایسته وجود اوست.

    در تعریف ویژگى‌هاى سعدى و شعر او و نیز در باب بیان ارزش واقعى او در ادبیات ایران و جهان سخنان بسیارى گفته شده است. اما آنچه در این میان

    مى‌توان درباره سعدى بیان کرد، این است که سعدى نابغه‌اى است که از عالى‌ترین آبشخورهاى فرهنگى ایرانی- اسلامى سیراب شد و والاترین یادگاران را در عالم معرفت و انسانیت به بشریت پیشکش کرد. پس برماست که در کنار افتخار کردن انگلیسى‌ها به “ویلیام شکسپیر” ، فرانسوى‌ها به “دولامارتین”، آلمانى‌ها به “گوته”، روس‌ها به “الکساندر پوشکین” و... ما نیز به سعدى شیرازى ببالیم و بر مردم تمام دنیا فخر بفروشیم که این نابغه همه دوران‌ها از این آب و خاک برخاسته و چون نگینى بر تارک ادبیات جهان مى‌درخشد.

    خودمانیم، آنقدرى که ما سعدى شیرازى را مى‌شناسیم، مردمان دیگر سرزمین‌ها هم او را مى‌شناسند؛ چنانچه گفته مى‌شود اولین ترجمه‌هایى که از گلستان سعدى شد، در سال 1634 میلادى بود که بخش‌هایى از این کتاب گرانسنگ به زبان فرانسوى ترجمه شد. یک سال بعد هم به آلمانی. اما در سال 1651 میلادى بود که ترجمه کامل گلستان به زبان لاتین در آمستردام به چاپ رسید. جالب‌تر آنکه بسیارى از شاعران و نویسندگان غربى در برخى آثار شهیر خود، تحت تاثیر سعدى و گلستان و بوستانش بوده‌اند. فى‌المثل “ویکتور

    هوگو” نویسنده نامى فرانسه براى خلق آثار ماندگار خود از برخى حکایات گلستان سعدى و نکات ظریف آن الهام گرفته است که شنیدن نکاتى مثل این براى هر ایرانى افتخار و مباهات به شمار مى‌آید.

    حال که سخن به اینجا رسید، این سوال برایمان پیش مى‌آید که آیا سعدى و نظرات و سخنان پرمعناى او نقشى در زندگى فردى و رفتارهاى اجتماعى ما دارد‌یا نه؟ به گمان برخى افراد ساده انگار این تصور را داریم که شعر و سخن

    سعدى مخصوص ازمنه گذشته بوده و چندان کارکردى در زمان حاضر ندارد؟!

    بى‌شک همان‌طور که سخن سعدى سهل وممتنع است؛یعنى در عین بهره‌ور شدن عموم مردم از آن در دل خود ظرافت و پیچیدگى‌هاى خاصى دارد، پس این سخن در عین حال که آمیخته از کلمات و ترکیبات کهن است اما همچنان طراوت، شادابى و نیز اثرگذارى از آن تراوش مى‌یابد. از این سخن مى‌توان چنین نتیجه گرفت که شعر و سخن سعدى در گلستان و بوستان دائمى است و نمى‌توان خداى ناکرده آن را کنار گذاشت و گفت که تاریخ مصرف آن گذشته است. چرا که شعر و سخن سعدی، سخنى است که در باب انسان و انسانیت مى‌باشد و از جمله بهترین و ماندگارترین آموزه‌هاى بشرى را ارائه مى‌دهد. مثلا آنچه که در بوستان پیرامون جامعه مدارى و رفتار حاکم با توده‌ مردم بیان مى‌شود، بهترین و عالى‌ترین نوع حکومت دموکراسى است که از زبان سعدى و چند قرن پیش از این بیان شده یا در شعر و سخن سعدى مى‌توان زیباترین و جذاب‌ترین پند واندرزها را یافت که براى کودکان و نوجوانان بسیار دلنشین باشد. به عنوان مثال اغلب کسانى که سنى از آنها

    گذشته و به نوعى در مدارس و مکتب‌خانه‌هاى گذشته درس خوانده‌اند، هرگاه گلستان سعدى را به دست مى‌گیرند با ذوق و شوقى خاص آن را تورق مى‌کنند و اظهار مى‌دارند که بهترین و ناب‌ترین لحظات کودکى را همراه با کتاب‌هایى چون گلستان سپرى کرده‌اند. به هر حال بنابر آنچه بیان شد، باید توجه داشت که اندیشه، شعر و سخن سعدى هیچ‌گاه از بین نمى‌رود و یا اینکه گرد نسیان و فراموشى بر آن نمى‌نشیند. پس باید تلاش کرد تا حد ممکن اشعار و حکایات تراویده از ذهن و تجربیات بزرگانى چون سعدى را در کتب

    درسی، آن هم در سطحى گسترده وارد سازیم تا این‌چنین علاوه بر آنکه نسل آینده‌ساز ما با بزرگانى چون سعدی، حافظ، مولوی، فردوسى و... بیش از پیش آشناتر شود، رهنمودهاى انسانى ایشان را نیز در امور مربوط به خود استفاده نماید.



    اکبر ::: جمعه 86/9/16::: ساعت 11:52 صبح
    نظرات دیگران: نظر

    <      1   2      
    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 0
    بازدید دیروز: 0
    کل بازدید :9011

    >>اوقات شرعی <<

    >> درباره خودم <<
    پاییز 1386 - ادبی، فرهنگی و هنری
    اکبر
    مدتی است در رادیو تهران و رادیو گفتگو و روزنامه رسالت مطلب می نویسم. حالا هم این جا را محل مناسبی برای تبادل افکار و مطالب ادبی و هنری یافته ام. امید که موفق باشم. یاحق

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    پاییز 1386 - ادبی، فرهنگی و هنری

    >>آرشیو شده ها<<

    >>جستجو در وبلاگ<<
    جستجو:

    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<