سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ای آن که عارفان را با رازگویی طولانی اش، مأنوس ساخت و بر خائفان، لباس دوستی خود پوشاند ! [امام سجّاد علیه السلام]
تعزیه در گذر زمان - ادبی، فرهنگی و هنری
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • پارسی یار
  • یکى از هنرهاى دینى و مذهبى که ریشه در باورهاى مردم کشورمان دارد، تعزیه است؛ همان نمایش سوزناک و غم‌انگیزى که بیانگر مظلومیت خاندان عصمت و طهارت(ع) است. این نمایش مذهبى که نوعى مرثیه سرایى نیز هست، در دل خود حرف و حدیث‌هاى بسیارى دارد؛ چنانچه بسیارى عقیده دارند تعزیه همان تراژدى‌ است؛ یعنى نمایشى غم‌انگیز که پس از پیچ و خم‌هاى بسیار در آخرش فاجعه‌اى رخ مى‌دهد. اما واقعیت غیر از این است؛ چرا که در تراژدى معمولا آدم‌هاى خوب و بد با دسیسه و نیرنگ همدیگر را از بین مى‌برند. اما در تعزیه این آدم‌هاى بد هستند که با بیرحمى هرچه تمام‌تر، انسان‌هاى خوب را به شهادت مى‌رسانند. از طرفى در تراژدى بیشتر ظاهر کار و داستان مربوطه مهم است، در حالى که در تعزیه عمق و نفس کار مهم مى‌باشد. حال باتوجه به آنچه عنوان شد، به بیان تاریخچه‌اى کوتاه از تعزیه مى‌پردازیم:

    به درستى معلوم نیست تعزیه از چه زمانى آغاز شده و اولین جرقه‌هاى این مراسم و نمایش مذهبى در کجا و توسط چه کسى زده شده است.اما از برخى اسناد تاریخى این مطلب استناد مى‌شود که بعد از ســـــده‌هاى اول و دوم که براى شهادت امام حسین(ع) عزادارى‌ها و سوگوارى‌هایى به صورت پراکنده برگزار مى‌شد، اولین قدم‌هاى اساسى براى راه‌انداختن تعزیه توسط معزالدوله احمد بن بویه در بغداد بود، همان کسى که به خاطر جو حاکم بر روزگار آن زمان دستور داد که بـــــــــــازاربسته شود و تمام در و دیوار شهر را با پارچه‌هاى سیاه رنگ بپوشانند و مردم، دهه‌ اول محرم را به عزاى سیدالشهدا(ع) در سوگ بنشینند که البته این نوع عزادارى بیشتر شکل و سیاق عزادارى و سوگوارى ساده داشت تا آنکه به صورت یک نمایش یا همان شبیه‌خوانى باشد.

    گفته مى‌شود تعزیه در شکل نمایش یا همان شبیه‌‌خوانى به صورت پراکنده و باتوجه به فرهنگ و رسوم مختلف در بسیارى از نقاط رایج بوده است، اما طبق تحقیقات انجام شده، باید هفت قرن مى‌گذشت که این مراسم سوگوارى رفته رفته به مهمترین گونه نمایش مذهبى ایران؛ یعنى تعزیه مبدل شود. پس واضح است این زمان باید طى مى‌شد تا دستور معزالدوله پله پله مراحل تکامل خود را از سر بگذراند و طى این حرکت میراث و داشته‌هاى یک قوم را سینه به سینه به آیندگان بسپارد.

    این نوع عزادارى در عصر صفویه به اوج خود رسید؛ یعنى حاکمان عصر باتوجه به حوادث پیش آمده و گسترش مذهب تشیع، این ضرورت را احساس کردند که بیش از پیش به امر تعزیه و شکل رسمى به آن دادن، بپردازند. ولى باتوجه به آنچه عنوان شد باید گفت در پایان دوره زندیه بود که تعزیه به شکل امروزى رواج پیدا کرد و این دوره تاریخى درست مصادف با زمان شکوفایى و اوج‌گیرى هنر تعزیه در نزد ایرانیان است؛ چرا که با روى کار آمدن حاکمان سلسله قاجار تعزیه به سبب علاقه وافر آنان و توجه و اهمیتى که براى آن قائل مى‌شدند، به شدت متحول و دگرگون شد و مقبولیت همه‌گیرى نزد ایرانیان پیدا کرد. آنطور که در آن زمان تعزیه هم در میدان‌‌هاى شهر و هم در نمایش‌خانه‌هاى مذهبى موقت آن دوره، یعنى تکیه‌ها در گوشه و کنار ایران به نمایش درآمد. البته رفته رفته این نمایش خانه‌هاى مذهبى موقت که عموما چادر یا خیمه‌ بزرگى بود که بر دیرک‌هاى چوبى‌ استوار مى‌شد، جاى خود را به نمایش‌خانه‌هاى ثابتى دادند. هرچند گاهى اوقات با اجراى تعزیه و شبیه‌خوانى به خاطر بازسازى حادثه عاشورا توسط افراد مختلف، مخالفت‌هایى مى‌شد، اما این مخالفت‌ها راه به جایى نبرد و تعزیه همچنان سیر تکاملى خود را پیمود.

    گفته مى‌شود در این دوره، براساس مدارک موجود تقریبا سیصد مجلس تعزیه و شبیه‌خوانى در تکیه‌ها و حسینیه‌هاى تهران برپا بوده که کوچکترین آنها طبق گواه شاهدان به اندازه‌ سیصد نفر گنجایش داشته است. نمایش‌خانه‌هاى مذهبى بزرگ مهمى مثل تکیه نوروزخان، اسماعیل بزاز، سپهسالار، حاجى میرزا آقاسی، ولى‌خان و ... حدود سه هزار نفر جا داشته است. اما با این حال و براى نظم دادن به مراسم تعزیه در سال 1248 ه.ش بود که به دستور ناصرالدین شاه قاجار و مباشرت دوستعلى خان معیرالممالک، عظیم‌ترین تماشاخانه‌ تاریخ ایران، یعنى تکیه دولت در کاخ گلستان و با گنجایش بیش از 20 هزار نفر ساخته شد. جالب آنکه براى ساخت این تکیه، چیزى در حدودیکصد و پنجاه هزار تومان آن زمان خرج شد و این زمان مصادف با دورانى است که تعزیه در اوج شکوه و عظمت خود قرار داشته و روزهاى طلایى عمر هفتصد ساله خود را طى مى‌کرده است.

    بى‌تردید این شکوفایى تعزیه بیشتر مدیون وجود تعزیه‌گردان‌هایى بود که با ابتکار و خلاقیت خود به این مراسم مذهبى رونق و عظمت خاصى مى‌دادند: همان‌هایى که در وهله ‌اول با عشق و اشتیاق گام در این راه مى‌گذاشتند و تا آخر عمر خود، در این کار پایمردى مى‌کردند.

    اما این رونق تعزیه‌خوانى در برهه‌اى از تاریخ ایران دستخوش حوادث دردناکى شد، یعنى در سالهاى بعد اتفافات بدى افتاد؛ چنانچه با افول سلطنت قاجار و روى کار آمدن رضاخان میرپنج، دوران شکوفایى تعزیه هم به سر آمد. آن گونه که به دلایل سیاسى و شاید کینه‌اى که نسبت به سنتهاى مذهبى ایران وجود داشت، برگزارى تعزیه و هر نوع مراسم مذهبى در ایران ممنوع شد تا این نمایش مذهبى از تکیه دولت و دیگر حسینیه‌هاى با آن عظمت و شکوه به پهنه‌ روستاها و شهرهاى کوچک رانده شود و رفته رفته در خاطره مردم رنگ فراموشى به خود بگیرند.

    از آن طرف هم، بعد از سال 1320 نیز هرچند که تعزیه باز به میان شهرهاى بزرگ بازگشت، ولى هرگز نتوانست جایگاه از دست رفته خود را باز بیابد. تکیه دولت در پى بازى‌هاى سیاسى ویران شده بود و مردم گرفتار سرگرمى‌هاى بیهوده و پرهیاهو بودند و این چنین تعزیه کم‌کم از یاد رفت.

    البته در ادامه این مقال باید متذکر شد که هنر تعزیه بعد از پیروزى انقلاب اسلامى رشد فزاینده‌اى به خود گرفت؛ چنانچه برگزارى برخى جشنواره‌هاى مربوط به این هنر، مبین مطلب فوق است. لکن، باید اذعان داشت از آنجا که هنر تعزیه، هنرى مردمى است و برخاسته از دل مردم مى‌باشد،جایگاه خود را بازیافت و به رشد رسید همان چیزى که این روزها شاهد آن هستیم.



    اکبر ::: جمعه 86/9/16::: ساعت 12:7 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 3
    بازدید دیروز: 0
    کل بازدید :9014

    >>اوقات شرعی <<

    >> درباره خودم <<
    تعزیه در گذر زمان - ادبی، فرهنگی و هنری
    اکبر
    مدتی است در رادیو تهران و رادیو گفتگو و روزنامه رسالت مطلب می نویسم. حالا هم این جا را محل مناسبی برای تبادل افکار و مطالب ادبی و هنری یافته ام. امید که موفق باشم. یاحق

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    تعزیه در گذر زمان - ادبی، فرهنگی و هنری

    >>آرشیو شده ها<<

    >>جستجو در وبلاگ<<
    جستجو:

    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<